شعر فارسی

بهترین شعر های عاشقانه

شعر فارسی

بهترین شعر های عاشقانه

غادة السمان کیست؟

 غادة السمان در ۱۹۴۲ در دمشق در یک خانوادهٔ برجستهٔ محافظه‌کار متولد شد. پدرش مرحوم دکتر احمد السمان، رئیس دانشگاه سوریه و در یک دورهٔ زمانی وزیر آموزش و پرورش بود که خویشاوندی دوری با نزار قبانی شاعر معروف دارد.

 غاده نخستین کارهایش را تحت نظارت پدر در سنین نوجوانی به چاپ رساند. وی شدیداً تحت حمایت و تأثیر پدرش بود؛ مخصوصاً که در کودکی مادرش را از دست داده بود. دکتر احمد السّمان که با مدرک دکترا در رشتهٔ اقتصاد سیاسی از دانشگاه سوربن فارغ‌التحصیل شده بود، همان قدر که به ادبیات عرب دلبستگی داشت با ادبیات غرب هم مأنوس بود و غادة هم تحت تأثیر همین دیدگاه، در آثارش به سبکی رسید که خاص خودش بود و ترکیبی از هر دوی این نگرش‌ها. به هر حال، مدتی نگذشت که با جامعهٔ سنتی و محافظه‌کار دمشق در تقابل قرار گرفت؛ جایی که سال‌های نخستین زندگی‌اش را در آن بالیده بود.

 در ۱۹۶۹ با دکتر بشیر الداعوق ازدواج کرد؛ او صاحب انتشارات دارالطلیعه و استاد دانشگاه و مدیر سابق بانک است. آنها پسری دارند به نام حازم – که نام او را از یکی از شخصیت‌های کتاب شام غریبان برگرفت – که اینک در مقطع دکترا تحصیل می‌کند. ازدواج آن دو به مثابهٔ یک برخورد بود، یا چیزی که می‌توان آن را تلاقی برف و آتش نامید که از همان تفاوت شخصیت‌هایشان آغاز سرچشمه می‌گیرد؛ بشیر از نسل و خاندان الداعوق بود، خانواده‌ای اهل بیروت و کاملاً سنتی با گرایشات بعثی و خود بشیر نیز این مسأله را کتمان نمی‌کرد و بر همین شیوه بود تا در سال ۲۰۰۷ میلادی وفات پیدا کرد. اما غاده زنی تنها و آزاده بود؛ همانطور که خودش دائماً می‌گفت. اما ازدواج آنها دوام پیدا کرد و غاده نشان داد که یک زن نویسندهٔ خلاق می‌تواند یک همسر وفادار نیز باشد که تا آخرین لحظه زندگی همسرش کنارش باشد و او را در مبارزه با سرطان یاری کند.
اشعر عاشقانه
 با وجود اینکه در آثار غاده السّمان موضوع جنسیت از تم‌های اصلی است، اما این موضوع همواره در خدمت سبک و سیاق روایی داستان و بُعد دراماتیکی شخصیت‌ها قرار گرفته و هیچ‌گاه به دنبال ارائهٔ ادبیات جنسی به معنای خاص نیست و هرگز نباید او را در ردیف نویسندگانی قرار داد که از این رهگذر به شهرت رسیدند. به عنوان مثال، ناتوانی جنسی که قهرمان رمان «شب میلیاردی» گرفتار آن است، یک مسألهٔ ذهنی و فکری است که همانا نماد و رمزی است از ناتوانی روشنفکران عرب به طور عام در مواجه با بحران سیستمی و فروپاشی رؤیای زیبای عرب.

 غادة از اواسط دههٔ هشتاد میلادی به سبب جنگ‌ها و حوادث بیروت در پاریس زندگی می‌کند و به طور منظم در یک مجلهٔ عربی زبان که در لندن منتشر می‌شود مطلب می‌نویسد. وی از هر گونه مصاحبهٔ تلویزیونی سر باز می‌زند؛ به خاطر تجربهٔ بدی که در یک مصاحبهٔ تلویزیونی در قاهره داشت و در خلال مصاحبه متوجه شد که مصاحبه‌گر هیچ یک از آثار او را نخوانده‌است.

 لازم به ذکر است که باید فرق قائل شد میان غادة السمان و شاعر اهل سوریه با نام «غادا فؤاد السمان».